معماری دوران اشکانیان – معماری دوره پارتیان
TXTtxt 20 f 2017
معماری دوران اشکانیان – معماری دوره پارتیان
نقد و بررسی معماری دوران اشکانیان – معماری دوره پارتیان
معماري دوره اشكانيان (پارتيان)
قوم پارت يا پارتوآ يكي از شعبههاي نژاد آريايي ايراني است، در كتيبه داريوش اول هخامنشي بر بيستون، سرزمين آنان را پرتو ناميدهاند. اين ناحيه از شمال خراسان و ماوراءالنهر و همين نام بعدها به پهلو تبديل گرديد. (خراسان بزرگ شامل: خراسان فعلي، ماوراءالنهر و افغانستان كنوني ميشده است). پارتوا يكي از استانهاي زمان هخامنشي بود. بنا بر گفته استرابو، رهبر پارتها مردي به نام آرساكس (ارشك، ارشاك) بود كه بعدها نياي فرضي پادشاهان اشكاني پارت شد. پارتها حكومت ساقط شده هخامنشي را از جانشينان اسكندر مقدوني (سلوكيان) باز پس گرفتند و توانستند يك دولت نيرومند و عظيم را براي مدت پنج قرن پايهگذاري كنند.
پارتها در زمينه هنرها به ويژه در معماري ابتكارات بديعي داشتند آنها با برخورداري از پيشينه غني دوباره به احياي هنرهاي فراموش شده و يا تغيير يافته ايراني پرداختند، با فترتي كه در هنر ايران پديدار شده بود، نه تنها احياگر معماري و سنتهاي گذشته ايران شدند بلكه تحول ملي عظيم در زمينه شهرسازي و معماري ايجاد كردند و در معماري دو عنصر نوظهور افزودند.
يكي احداث گنبد بر روي بناهاي چهارضلعي (مربع شكل) از طريق فيل پوشها و ديگر توسعه ساختمان ايوان تاقدار. ايوان، اتاق راستگوشهاي است كه با طاق بشكهاي كه در قسمت پشت بسته بوده و در جلو _ معمولاً رو به بيرون يا حياط قرار دارد _ كاملاً باز است. از زمان پارتها، ايوان نقش مهمي را در معماري آسياي غربي بازي ميكند. منشأ ايوان موضوعي است كه در خور انديشه است. بعضي آنرا به درختان و شاخههاي پوشيده با حصير و گل و نيز به تأثير اتاقهاي بشكهاي منتسب ميكنند.
چنين بناهايي هنوز در طول رودخانه يا درياچه هيرمند، در شرق ايران و احتمالاً در پيرامون درياچه آرال در آسياي مركزي ديده ميشوند. اين نواحي، مناطقي هستند كه پارتها از آن برخاستهاند. وليكن سابقه تاقهاي آهنگ با انواع قوسها (نيم بيضي) از آثار معماري هفت تپه (ايلام مياني) آشنا شديم و اين نشانگر آن است كه پارتها با توجه به شرايط زماني و مكاني دست به چنين ابتكاراتي زدهاند.
متأسفانه عليرغم حاكميت طولاني مدت پارتها اكثر آثار آنها از بين رفته است.
زيرا عواملي مانند زلزله آب و هوايي و گستره وسيع امپراتوري، تأثيرگذار در روند تخريب آثار معماري بودهاند. از اينها كه بگذريم بايد به اين مسئله هم توجه كنيم كه پارتها بناهاي خود را بسيار ساده و با خشت خام ساختهاند. پي درگاههاي اين بناها كه به مرور زمان ويران شده و گزند ديده است اگر با آجر يا سنگ ساخته شده بود، بسيار بيشتر دوام داشت.
گاهي آجر هم به كار مي بردند و آن را براي ساختمانهاي مهم همچون كاخ فرمانراويان و پرستشگاهها بود. سنگ هنگامي به كار برده ميشد كه در محل موجود بود، يعني اصل استفاده از مصالح محلي و بومي رعايت ميشد و البته شرايط اقتصادي و وضع مادي هم بسيار تأثيرگذار بوده است و از طرفي در پهناوري بسيار شاهنشاهي پارت و گوناگوني سنتهاي مردم آن بايد ما را آگاه ساخته باشد كه يك سبك معماري در سراسر اين كشور نميتوانست باشد. اما با كاوشهايي كه در مناطق مختلف صورت گرفته است .
از آثار به جاي مانده از دوره پارتها و آثار پس از آن كه به سبك سابق ساخته شدهاند ميتوان سبك معماري و حتي ويژگيهاي آن را مشخص نمود از آن جمله:
_ حداكثر استفاده از مصالح بومآورد مثل پارتها استفاده از سنگ لاشه، خشت خام و پخته و …
_ استفاده بسيار خوب از تكنيك پيشرفته تاق و گنبد، به خصوص گنبد با استفاده از مصالح بومآورد.
استفاده بسيار خوب از تكنينك پيشرفته تاق و گنبد به ويژه گنبد بااستفاده از مصالح بومآورد.
_ پرهيز نكردن از شكوه و ارتفاع زياد.
_ تنوع فوقالعاده در طرحها.
_ استفاده از ملات ساروج كه به كمك آن توانستند فضاهاي معماري وسيع را ايجاد نمايند.
پارتها شهرهاي بسيار كهن را مانند بابل و اروك در اختيار داشتند و نيز شهر آشور، با اينكه از نقشه چندان منظمي برخوردار نبودند، اما پارتها شهرهايي را بنياد گذاشتند كه بر اساس نقشه دايره شكل بود كه شهرهاي مرو، تيسفون، و الحضر داراي چنين پلاني بودند. از فضاي دايره وار ميتوان آسانتر از چهارگوش دفاع كرد و نيز بارو كشيدن آن هم آسانتر است. اين شيوه شهرسازي تا زمان ساساني و اسلام ادامه يافت. معمولاً شهرهاي پارتي داراي برج و بارو بودند، باروهاي شهر مرو از خشت خام بود، با برجها و كنگرههاي قائمالزاويه و سوراخهايي براي تيراندازي.
در درون شهرهاي پارتي مهمترين ساختمان معمولاً ارگ و پرستشگاهها بودند. برخي معتقدند هنر پارتي در حدود سال 252 ق. م پا به عرصه وجود نهاده اما بايد آغاز آن را از ابتداي پادشاهي مهرداد دوم ( سال 203 ق. م ) دانست. به طوري كه عنوان گرديده معماري را بايد از اولين مكانهاي استقراري پارتها آغاز كرد. در اين بررسي ما به شرح جزئيات معماري بعضي از آنها مي پردازيم.
آثار معماري شهر نسا
آثار و بقايايي كه از نسا در نزديكي شهر عشق در دوره پارتيان به دست آمده نشانگر اين امر است كه اين شهر قديميترين محل سكونت پارتها بوده است. بسياري از بناها يادبود با پلانهاي جداگانه، مشخص شده است.
« نسا» يا « پارتانيسا» شهري است كه روي يك تپه كوچك طبيعي ساخته شده است. اين ارگ (دژ) كه بر اساس لوحي گلي كه در آن پيدا شد، مهرداد ركت نام داشت. و توسط مهرداد اول ساخته شده است. ديوارهاي بستر آن 20 تا 25 متر ارتفاع و پنج متر ضخامت داشت، و با استفاده از گل ساخته شده بودند و نماي ان را با آجر پوشانده بودند. ورود به ارگ از طريق پاگردهايي كه در پي ديوارهاي گرد شهر قرار داشت صورت ميگرفت.
بناهاي داخل ارگ شامل يك كاخ موسوم به « خانه مربع» تعدادي معبد است. اتاق اصلي كاخ، تالاري ستوندار به مساحت تقريبي 20 متر مربع بود. سقف آن را با استفاده از تيرهاي بزرگ روي چهار ستون بزرگ چهار پر (شبدري) كه در واقع اتاق آن را به سه راهرو تقسيم كرده بود پوشانده شده بود، بخش مركزي توسط تيرهاي چوبي به صورت گنبدي اجرا شده كه اين روش را ميتوان اساسي براي گنبدهاي ابداعي دوره پارتي دانست.
سطوح ديوارهاي اين بنا به رنگ قرمز و سفيد رنگآميزي به طور افقي توسط موادي از ظروف كوچك سفالي و به طور عمودي با رديفهايي از نيمستون كه روي هر ديوار شش تا از آنها قرار داشت سرستونها به شيوه ستونهاي كورنتي تزئين شده بود كه اين نشانگر نفوذ هنر هلنيسم به بخشهاي آسياي ميانه بوده است.
بخش اصلي يكي از معابد به شكل دايره و قطر آن 17 متر است. اين بنا نيز مانند تالار بزرگ كاخ آيخانوم فاقد ستون بود. از نحوه مسقف نمودن آن اطلاعي نيست، ولي به نظر ميرسد كه از گنبد استفاده كرده باشند. اين معبد هم مانند كاخها داراي رنگآميزي بود. ديوارها به رنگ سفيد با استفاده از نواري مركب از سفالهاي نقشدار و بخش فوقاني نيمستون تزئين شده بود. اين فضاي مدور بخش مركزي يك مجموعه چهارگوش را كه توسط يك دالان يا راهرو محاط شده بود تشكيل ميداد. در كنار اين معبد يك واحد مركزي (معبد) چهارگوش ديگر با برج دالاندار قرار داشت. بخش اداري آيخانوم نيز داراي همين نقشه است و در تمام طول دوره حكومت پارتها و حتي ساسانيان ساختن چنين بناهايي ادامه داشت.
معماران پارتي درست فرمهاي مختلف ساختماني را آزمايش كردند در «خانه مربع» به سبك متداول صحن ستوندار با اتاقهاي داراي ستونهاي بلند در چهار سمت بازگشتند، وروديها نيز به همين اندازه حالت تجربي داشت و شامل وروديهاي ساده، هشتيها و مدخلهاي ستوندار ميشد. تا اينكه ايوان را در قرن اول ميلادي ساختهاند. احتمالاً در تكامل ايوان دوره پارتي دو مرحله وجود داشته است. مرحله نخست تنها يك تالار كه داراي سه ديوار يا سقفي متشكل از تيرهاي چوبي متكي بر ستون يا ديوارهاي تالار ساخته ميشد. مرحله دوم ايجاد سقف آن با طاقهاي آهنگ آغاز كردند. نمونههاي مرحله اول را ميتوان در معماري اوايل دوره پارتي در كاخهاي نسا و ساكساناخير در آسياي ميانه يافت و از نوع مرحله دوم (ايوان تاقدار) در قرن نخست ميلادي متداول و ساخته شده است.
هيكاتوم پليس (صد دروازه)
بقاياي آثار معماري پارتي كه احتمالاً آنها را به عنوان مقبره مورد استفاده قرار ميدادهاند، در شهر دامغان يافت شده. جان هانسمن اين محل را شهر گمشده سلوكي _ پارتي صد دروازه كه پارتها آن را در ربع آخر قرن سوم پيش از ميلاد به صورت يكي از تختگاههاي خود درآوردند ميداند. به علت موقعيت شهر دامغان احتمالاً يك پايتخت كوهستاني بوده است. شايد پس از ما پارتها در ادامه متصرفات خود اين مكان را انتخاب كرده باشند.
شايان ذكر است كه در قرن نخست ق.م اين شهر (صد دروازه) را ترك كرده و رو به سوي تيسفون نهادند، آنجا را پايتخت خود قرار دادند، ولي آنچه كه در صد دروازه يافت شد در بخشي كه به پارتها منسوب است. سه بناي مهم كه هنوز در ارتفاعي قابل توجه باقي ماندهاند. نقشهها همگي نسبتاًَ شبيه به هم، اساساً چهار ضلعي، يك پيشرفتگي چهارگوش در مركز ضلع است. دو تا از بناها داراي اتاقهايي به شكل L است. در حالي كه بناي سوم اتاقهاي مربع يا چهارگوش دارد. عرض هيچيك از اتاقها زياد نبوده و بنابراين سقفزني مشكلي ايجاد نميكرده است. در اين بنا اشكال گوناگون تاقزني كه مورد استفاده قرار گرفته حفظ شده است. در صد دروازه (قومس) سه نوع تاقزني مورد استفاده قرار گرفته است: تاق آهنگ ساده، تاق سهگوش يا مثلثي شكل جالبي از نوع پالمير كه در آن اتاقهاي سهگوش تنها سه فرم دارد و مثل پلكان بالا و پايين مي رود. تاق پلكاني زير يا روي راهپله مورد استفاده قرار ميگرفته و تمام اين تاقها با استفاده از نوعي آجر خاص قالبزده و انحنا دار ساخته شده است.
كاخ هترا
ويرانههاي كاخ بزرگي كه متعلق به قرن دوم ميلادي است استعداد هنري پارتي را مشخص ميسازد. نماي بنا داراي دو ايوان بزرگ است كه از قطعات بزرگ سنگ ساخته شده است. اين ايوانهاي بزرگ با تاقهاي آهنگ بلند پوشيده شده و در طرفين آنها اتاقهاي كوچكتري قرار دارند كه دو طبقه (اشكوبه) بودهاند. مهمترين قسمت بنا، اتاق كوچك مربع شكلي است كه مستقيماً پشت ايوان جنوبي قرار گرفته است. اين نوع اتاق چهارگوش تاقدار كه در اينجا يك بخش رواق آن را احاطه كرده بعدها در زمان ساسانيان و سپس در دوره اسلامي به صورت اتاق چهارگوش گنبدداري درآمده است كه در معماري ايران جنبه حياتي يافته است. اما به جاي سقف مسطح بر روي ستونها از تاق استفاده شده است. سطح صاف و صيقلي داخلي اين بخش اصلي پرستشگاه با حجاريها و كندهكاريها نمايي جالب توجه دارد. اطراف درها با تزئينات فراوان و صورتكهايي كه به جرزهاي برجسته داخلي افزوده شده آراسته گرديده و همه طول اين نما با آرايشي يكسان با نيمستونهاي گرد و طاقنما و شايد با نيمطبقهاي بر فراز آن تزئين شده بود.
كاخ آشور
يكي از بناهاي بسيار جالب از نظر معماري كاخ آشور است. اين بنا در سده اول ميلادي بنا شده و در دورههاي بعدي يعني اواخر سده سوم ميلادي بخشهايي به آن افزودهاند. اين اثر از نظر معماري در زمان ساخت بسيار پيشرفته بوده و تأثير بسزايي بر معماري دورههاي بعدي به ويژه در معماري مساجد ايراني داشته است. كاخ آشور احتمالاً نخستين نمونه شناخته شده از بناي چهار ايواني است كه به يك حياط مركزي باز ميشود.
در پيرامون نمونه ايوانهاي كاملاً تحول يافته را ميتوان در اين كاخ مشاهده نمود. در پيرامون يك حياط مركزي كه شكل آن به چهارگوش منظم كامل نميرسد مجموعهاي از اتاقها احداث گرديده است كه مشتمل بر چهار ايوان واقع شده در روبه روي هم است.
حياطهاي ديگري از جمله حياط دور ستوندار (رواقدار) كه به غلط به جاي هشتي هم به كار برده ميشد نيز وجود داشت. نماي آنها با تزئينات تماشايي گچ و رنگ، و نيمستونهاي برآمده از ديوار و سردرهاي تاقي و آرايشهاي خطوط موازي كه از ميزان سطح هموار در يكسان تا حداقل ممكن ميكاهد، آراسته شده بود. رنگهاي زرد و سرخ و سبز و قهوهاي را با مهارت به كار برده بودند. نماي كاخ آشور با مدخل ايوان مركزي كه رديفهايي از ستونهاي ديواري و تاقچههاي قابدار آن را احاطه كرده با نماي كاخ ساساني كه بعدها در تيسفون برپا گرديد همانندي دارد.
كوه خواجه كاخ شاهي در كوه خواجه در جزيرهاي در ميان درياچه هامون سيستان واقع شده است. كاخ داراي تالارهاي به شكل ايوان است. اتاقهاي اين كاخ كه با خشت بنا شده است در پيرامون يك حياط مركزي چهارگوش ساخته شده است.
از مدخل كاخ كه در جهت جنوب قرار گرفته اگر به حياط اصلي كاخ عبور كنيم در دو سوي راست و چپ دو ايوان با طاق آهنگ وجود دارد. چون نظري به سمت شمال داشته باشيم و به سوي بالاي تپه برويم، از بخش شمالي كاخ از يك دالان پر تزئين كه نقاشيهاي ديواري چشمگيري دارد، اگر بگذريم به سكويي ميرسيم كه بر آن يك آتشگاه بوده، مهمترين قسمت اين ساختمان همين آتشگاه است.
مسئله خيلي مهم در اين بناها فضاهاي مادري است كه بعدها در كليه مدارس، كاروانسراها و مساجد دوره اسلامي نير ساخته شدهاند. با توجه به گرماي بيش از حد سيستان، معماري آن به صورت درونگرا است، حياط و قرار گرفتن فضاهاي مختلف در اطراف آن از همين درونگرايي سرچشمه ميگيرد. پوشش ايوان آن از نوع نيمگنبد و كانهپوش است كه در آن اتاق و تويزه ديده ميشود. اجراي آن به صورت خوبي است، اين روش بعدها نيز ادامه مييابد. در اين بنا چفدهاي نيمدايره استفاده نشده است بلكه از نوع بيزكند است. گوشهسازي زير گنبد سابقه طولاني اين روش را در ايران نشان ميدهد.
رباط سفيد
يكي از كهنترين نمونههاي آتشكده گنبدداري است كه احتمالاً متعلق به زمان پارتيان ميباشد. اين نمونه بناي كوچكي است كه گنبدي بر روي چهار فيلپوش دارد. ساختمان رباط سفيد كه به شدت آسيب ديده است، در 46 كيلومتري جنوب خاوري مشهد واقع شده و از نظر فني اندكي ابتدايي است. اما نكته قابل توجه در اين بنا فيلپوشهايي (گوشهسازي) است كه گنبد ايجاد نموده است و اين بنا احتمالاً يك كار آزمايشي در زمينه گنبدسازي بوده است.
معبد آناهيتا _ كنگاور
اين بنا كه در شهر كنگاور قرار دارد از جنله آثاري است كه در چند دهه گذشته بسيار بحثانگيز بوده ودرباره آن مطالب و نوشتارهاي متعددي ارائه گرديده است. اين معبد بر روي مصطبهاي عظيم كه وسعت قابل توجهي دارد بنياد گرديده است و براي ساختمان صفه در چهار وجه چهار ديوار قطور هجده متري با ارتفاعي متغير بر حسب عارضههاي طبيعي صخره 7 تا 8 متر پي افكنده شده كه با لاشهها و سنگهاي غولپيكرآساي غير هندسي و ملات گچ انباشته شده است. سنگهاي نما با دقت و ظرافت توسط حجاران تراشيده شده است و پس از گونيا كردن آنها را در كنار هم قرار داده و به وسيله بستها و ميلههاي آهني و مذاب سرب به هم متصل گرديدهاند و سپس در پشت اين حجاريها با ملات گچ (دوغاب) جاهاي خالي را پر نموده و نما را با پيكره تپه و پايه پيوستهاند.
راه ورود به بالاي صفه از طريق پلكاني دو طرفه است كه در ضلع جنوبي قرار گرفته است و پلكان اختصاصي و باريك در گوشه شمال شرقي دارد. به اعتقاد كاوشگران آن، در بالاي اين صفه آتشگاهي به نام آتشگاه آناهيتا قرار داشته است. مهمترين چيزي كه در آثار معماري كنگاور جلوهگر است، ستونهاي عظيم و قطور آن است كه در حاشيه صفه قرار داشتهاند، چندين نمونه از ستونها با وضعيت گذشته باقي ماندهاند. اصول استفاده از مصالح بومآورد در اين بنا رعايت گرديده است. زيرا سنگهاي اين بنا از ناحيهاي به نام «چل مران» و «چلمران نهر ذوله» در 2 كيلومتري كنگاور به پاي كال حمل گرديده است.
علاوه بر اين آثار معماري بناهاي ديگري مانند كاخ پارتي در سلوكيه د ر كنار دجله، معبد خورهه در محلات استان مركزي، و پرستشگاههايي كه در اروك و تاكسيلا در پاكستان را كه باقي مانده ميتوانيم نام ببريم.
تزئينات معماري پارتيان
در معماري پارتي تزئيناتي مانند نقاشي و گچري وسيعاً به كار گرفته ميشده است. گچبريهاي كوه خواجه و نقاشيهاي ديواري با رنگهاي مختلف و گوناگون حكايت از تزئين بخش داخلي ساختمانها دارد و اين نمونه تزئينات گچبري با طرحهاي هندسي و گياهي بعداً در دوره ساساني و از آن پس در دوره اسلامي مورد استفاده فراواني قرار گرفت.
اما در تزئينات بيروني بناها بايد سنگكاري و طاقنما، نيمستونها و ماسكها و يا صورتكهايي نام برد كه در كاخ هترا در الحضر به زيباترين شكل ممكن به كار گرفته شده است. در اين دوره به جاي اينكه همانند دوره هخامنشي از نقوش برجسته به وفور استفاده نمايند از ماسك و صورتك در نماي بناها استفاده شده است. زيرا هم وقت كمتري ميگرفته و هم از نظر اقتصادي به صرفه بوده است. شايد گستردگي امپراتوري و عدم ثبات كامل سياسي و اجتماعي و نيز ركودي كه در هنرها پيش آمده بود موجبي براي عدم پيشرفت نسبت به معماري دوره پيشين، هخامنشيان شده است.
منبع مطلب:سایت بروزکد
برای دیدن رساله های معماری اینجا کلیک کنید.
برای دیدن پاورپوینت های معماری و عمران اینجا کلیک کنید.
برای دیدن پکیج پاورپوینت های معماری اینجا کلیک کنید.
معماری دوران اشکانیان – معماری دوره پارتیان,معماری دوران اشکانیان – معماری دوره پارتیان
دیدگاه ها